لاله پندارند و غافل كاينهمه خون دل است
از غم ليلى به دشت از چشم مجنون ريخته
اخترش خوانند و از آن بى خبر كاين اشكهاست
كز فغانم هر شبى از ديده گردون ريخته
ارسطو و پيروانش كه نخستين رساله در باب شعر هم از او در دست است، شعر را روباروى نثر قرار داده و آن را سخن موزون مىدانستند. در دورهى اسلامى، شعر را همواره همراه وزن مىشناختند. ابوعلىسينا شعر را سخن خيالانگيز، مشتمل بر اقوال موزون و متساوى مىدانست. به هر روى، هر گروه، در شعر از دو پنجرهى دلالتهاى معنوى و اعتبارات صورى نگريسته و سخن راندهاند.
شادروان ملکالشعراىبهار، شعر خوب را احساسات موزون، واجد هيجان و داراى مراتب عالى اخلاقى مىدانست. از اينروست كه هرچه احساس و هيجان از يک سو و اخلاق و انديشه از ديگرسو مجال عرضهى بيشترى يابد، شعر مرغوبترى حاصل خواهد شد.
اثر پيشرو، چامهاى به خامهى انديشهورز و سخنساز برادر ارجمند جناب آقاى محمد نورى صادق است كه با همّت همكاران نشر پرنيانانديش تقديم دوستداران شعر پارسى مىشود؛ زهى توفيق! اگر، منظرى برازنده از انديشه و احساس بر آنان بگشايد.
خواستم وصف لب لعل تو تقرير نمايم
سخنى گفتى و از ناطقه تقرير ببردى
...
مناجات
الهى به يعقوب و كنعان قسم
به شبنم، به يوسف، به زندان قسم
الهى قسم بر همه پونهها
قسم بر گلى مثل بابونهها
قسم بر نويساى عطشان كوير
به ريگ بيابان و باد صرير
الهى به آن مهر عيسا(س) قسم
به مريم كه زاده مسيحا قسم
الهى به مهر و به ايمان، امين!
قسم بر همان خاتم مرسلين!
...
دیدگاه خود را بنویسید