تاثير قرآن در ديوان امیر معزی نيشابورى منتشر شد.
بر خلاف نظر برخى از پژوهشگران كه سخن معزّى را جز مدايحى بىارزش نمىدانند، شعر معزّى از اسلاف خود مانند فرّخى، عنصرى و منوچهرى چيزى آنچنان كم ندارد؛ اگرچه برخى از محققّان به گزاف او را دنبالهرو اينان بهشمار آوردهاند. به نظر نگارنده، طراوت زبان پارسى را در قرن پنجم هجرى قمرى همچنان كه در نثر ابوالفضل بيهقى صاحب تاريخ بيهقى مىتوان ديد، با كمى اغماض در شعر معزّى نيز مىتوان سراغ گرفت.شادروان عباس اقبال آشتيانى در مقدّمهی كوتاه خود بر ديوان اميرمعزّى مىنويسد: «معزّى به تمام معنى شاعر است و كلام او در باذوقى كه به فصاحت و بلاغت دلبستگى داشته باشد به قوّت تمام تأثير دارد، حال اگر بىذوقانى باشند كه از تماشاى مجموعهى گل لذّت و تمتّعى نبرند و براى درک حقيقت اين آيت لطف الهى به پاره كردن و گذاشتن اجزاى آن در زير ذرّهبين نقّادى، خود را محتاج ببينند، به گفتهی خداوند ذوق، آناتول فرانس، سند بىذوقى خود را امضاء مىنمايند و حُسن را كه چيزى جز تناسب اندام و موزونيّت همهی اجزا نيست، در مطالعهی قطعاتى مجزّا و زير و رو كردن پارههاى پيكرى جدا از يكديگر مىپندارند...».