این کتاب کاوشی جذاب در تاریخ و فرهنگ غنی مکران به نظر می رسد. بینش عمیقی را در مورد سنت ها، آداب و رسوم و شیوه زندگی مردم مکران ارائه می دهد و درک و درک بین فرهنگی بیشتری را تقویت می کند. جاذبه های گردشگری مکران را برجسته می کند و به طور بالقوه باعث افزایش گردشگری و توسعه اقتصادی در منطقه می شود. تشویق به تحقیقات آکادمیک بیشتر در مورد تاریخ و فرهنگ سیستان و بلوچستان، کمک به پژوهش های تاریخی جهانی. دانش جغرافیایی در مورد منطقه مکران ارائه می دهد و درک خوانندگان را از اهمیت استراتژیک آن افزایش می دهد. مضامین حفظ فرهنگی، تحقیقات تاریخی و توسعه اقتصادی به طور جهانی مرتبط هستند و این کتاب را برای خوانندگان در سراسر جهان ارزشمند می کند. کاوش در تاریخ و فرهنگ مردم مکران می تواند دیدگاه ها را گسترش دهد و درک تنوع تمدن بشری را عمیق تر کند. «مكران» يا «بلوچستان» در قسمت جنوب استان قرار دارد و در قديمی ترين اسناد تاريخی به اسم «مكا» آمده است كه «هرودت» پدر تاريخ از آن به عنوان «گدروزيا» ياد كرده است.
بر خلاف نظر برخى از پژوهشگران كه سخن معزّى را جز مدايحى بىارزش نمىدانند، شعر معزّى از اسلاف خود مانند فرّخى، عنصرى و منوچهرى چيزى آنچنان كم ندارد؛ اگرچه برخى از محققّان به گزاف او را دنبالهرو اينان بهشمار آوردهاند. به نظر نگارنده، طراوت زبان پارسى را در قرن پنجم هجرى قمرى همچنان كه در نثر ابوالفضل بيهقى صاحب تاريخ بيهقى مىتوان ديد، با كمى اغماض در شعر معزّى نيز مىتوان سراغ گرفت.شادروان عباس اقبال آشتيانى در مقدّمهی كوتاه خود بر ديوان اميرمعزّى مىنويسد: «معزّى به تمام معنى شاعر است و كلام او در باذوقى كه به فصاحت و بلاغت دلبستگى داشته باشد به قوّت تمام تأثير دارد، حال اگر بىذوقانى باشند كه از تماشاى مجموعهى گل لذّت و تمتّعى نبرند و براى درک حقيقت اين آيت لطف الهى به پاره كردن و گذاشتن اجزاى آن در زير ذرّهبين نقّادى، خود را محتاج ببينند، به گفتهی خداوند ذوق، آناتول فرانس، سند بىذوقى خود را امضاء مىنمايند و حُسن را كه چيزى جز تناسب اندام و موزونيّت همهی اجزا نيست، در مطالعهی قطعاتى مجزّا و زير و رو كردن پارههاى پيكرى جدا از يكديگر مىپندارند...».